سید مهدی سیدی: در ۴۵ روز گذشته (از نقطه اعلام خبر فوت مهسا امینی) تا به امروز، هرچه جلوتر آمدهایم حجم وسیعتری از حمایتهای خارجی به میدان شتافته تا آتش آشوب و شعله اغتشاش در ایران فروکش نکند؛ تاجاییکه هرروز شاهد صحنههای برهنهتری از کینهورزی و خشونتطلبی در حاشیه اعتراضات بودهایم. این حجم از تدارک و پشتیبانی خارجی، گواه روشنی است از سطح بالای هماهنگی بین دولتها، دستگاههای جاسوسی، گروهکها و عوامل میدانی آشوب که از قضا با پولپاشی سخاوتمندانه نیز همراه شده است.
پشتصحنه آشوبها از دو منظر قابل تحلیل و نسخهیابی است:
۱- سطح رسانهای شناختی:
جنگ واقعی بیش از آنکه کف خیابان در جریان باشد در ذهنها شکل گرفته و جریان مدعی خارجی تلاش دارد اذهان مردم و مؤثران جامعه را به نفع «روایت جعلی» از حوادث مصادره کند و در یک فرایند پیچیده روانی – شناختی کار را تا نقطهای پیش ببرد که حتی در عملیات تروریستی داعش در حرم شاهچراغ، این صدای مضحک بلند شود که کار خودشان بوده! و بهرغم اطلاعیه داعش و انتشار تصاویر قاتل تکفیری، باز بر آن ادعا پافشاری شود؛ و این یعنی دستکاری شناختی در قوه عاقله مخاطبانی که با امواج ماهواره و کلمات توئیتر، مسخ شده است.
این عملیات شناختی لایههای گوناگونی دارد:
مصادره سوژههای کوچک و پراکنده به نفع اهداف تردیدافکن – ساخت یا جعل سوژههای مورد نیاز برای باورپذیر کردن روایتهای دروغ – ارائه روایتهای تخیلی برای تحریک هیجانات و تأثرات – مشارکت تحریکآمیز برخی ناظران برای ارسال فیلم و عکس – تولید متن و محتوای احساسی متنوع ناظر بر گروههای مختلف مخاطبین – به کارگیری سخنگویانی از سلبریتیها و رسانهچیها – انتشار خبرهای جعلی و سانسور تکذیبیهها – تحریک دوقطبیها و دامنزدن به شکافها.
واضح است که هدف اصلی در بعد رسانهای ایجاد اختلال در نظام تشخیص و مخدوش کردن قوه عاقله جامعه برای ارزیابی و تصمیمگیری بهموقع است تا جایی که جامعه نتواند بهراحتی نقطه سر خط بگذارد و خود را از ورطه آشوبهای خسارتبار بیرون کشد.
۲- بعد سیاسی امنیتی
قطعا جریان رقیب انقلاب اسلامی ایران (بخوانید دشمن)، در منظومه اهداف خود، دستاوردهای ویژه ایران را شناسایی کرده و در هر پروژه بهصورت ویژه به سمت آن تیراندازی میکند. بدینجهت در همین مرحله از فتنه نیز دو حوزه «امنیت پایدار» و «ساختار سیاسی فعال» هدفگیری شده است. او میداند اگر امنیت ایران همانند کشورهای همسایه مخدوش شود و همزمان به شهروندان اثبات شود نظام سیاسی ایران دچار ناکارآمدی، گیجی و تضاد با ملت شده است، دشمن بخش زیادی از راه نپیموده خود را خواهد پیمود و سرانجام به عوارضی این جاده پر پیچوخم نزدیک خواهد شد. پس رقبای بینالملل (بخوانید دشمنان) در این نبرد ترکیبی، سعی میکنند تمام ظرفیت گروههای تروریستی را در حاشیه اعتراضات خیابانی به میدان آورده و با خستهکردن ذهن دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی، از جان و امنیت مردم انتقام بگیرند و همزمان با روایت پرتکرار کشتهسازی (ولو با توسل به فهرست اسامی آنانی که در تصادف جان باخته و یا خودکشی کردهاند) قضاوت ذهنی مردم را به مرحله ترس و واهمه بکشانند. هدف این سطح آن است که هم مخالفان جمهوری اسلامی جرأت عرض اندام پیدا کنند و هم مدافعان آن با ترس از انزوا به مارپیچ سکوت گرفتار شده و عرصه جهاد تبیین را واگذار کنند.
چنانچه این دو لایه تحلیلی در میان مردم و خواص تبیین شود خیلی زودتر، این روزهای خطرآمیز ملی سپری خواهد شد و مسیر سازندگی و پیشرفت به روال بهتری باز خواهد گشت.
ثبت دیدگاه